ژنرال مکنزی ریاست فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام) بود در برابر توان نظامی و اقتدار موشکی ایران اظهار عجز و نسبت به ناتوانی امریکا در مهار این اقتدار اعتراف کند......
نویسنده :
عباس حاجی نجاری
کد خبر : 11477
پایگاه رهنما:
دو ماه پس از اعتراف سخنگوی وزارت خارجه امریکا به شکست فاحش این کشور از مردم ایران در سیاست فشار حداکثری این بار نوبت ژنرال مکنزی ریاست فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام) بود که در برابر توان نظامی و اقتدار موشکی ایران اظهار عجز و نسبت به ناتوانی امریکا در مهار این اقتدار اعتراف کند.
اوایل فروردین ماه روزنامه امریکایی واشنگتنپست در گزارشی نوشت: بازنشستگی ژنرال مکنزی فرمانده سنتکام (یا همان تروریستهای امریکایی در منطقه) فرصتی برای تأمل در مورد کاهش قدرت امریکا در خاورمیانه است. مکنزی در مأموریت مهار ایران در منطقه ناکام ماند و ایران همچون سه سال پیش همچنان اولویت نخست و تهدید جدی سنتکام در منطقه باقیمانده است. مکنزی خود معتقد است که درس پایدار دوران مأموریت او برای منطقه این است که ایران سر جایش هست و جایی نمیرود. واشنگتنپست که مکنزی را یکی از شاهینهای پنتاگون (؟!) علیه ایران قلمداد میکند به نقل از وی یادآور میشود که وقتی مسئولیت را تحویل میدهد، متقاعد شده است که امریکا باید در آینده با حضور ایران در منطقه به یک سازگاری دست یابد.
بنیاد امریکایی دفاع از دموکراسیها هم در یادداشت سه روز پیش خود با اشاره به عملیات اربیل و تأکید بر اینکه حمله به اربیل پنجمین عملیات جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته است که از داخل خاک ایران ضد یک هدف خارجی با استفاده از موشکهای بالستیک صورت گرفته است، یادآور شد که الگوی حملات نمایانگر دو عامل مهم پیشرفتهای واقعی در برنامه موشکی بالستیک و احساس کاهش عزم و اراده امریکا جهت مقابله با ایران است.
پیشازاین ندپرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالاتمتحده امریکا روز سه شنبه ۵ بهمنماه در کنفرانس خبری روزانه خود، با نادیده گرفتن فشارهایی که دولت جو بایدن، رئیسجمهور امریکا در یک سال گذشته به ایران وارد کرده، تأکید کرد که کارزار فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا علیه تهران یک شکست فاحش بوده است. بنا بر گزارش وبگاه هیل، سخنگوی وزارت خارجه امریکا با انتقاد از سیاستهای دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران گفت: «واقعیت این است که دولت قبلی ایالاتمتحده برای ما مجموعهای از گزینههای وحشتناک باقی گذاشته است. کارزار فشار حداکثری یک شکست فاحش بود و خلاف هر آنچه وعده بود، محقق شد». پرایس تصریح کرد دونالد ترامپ همچنین وعده داده بود که با اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی، جامعه بینالملل را علیه ایران متحد کند که اینگونه نشد و عکس تمامی این موارد محقق شد. وی سپس با اشاره به این موارد گفت: «برخلاف آنچه ترامپ وعده داده بود (هماکنون)، ما یک برنامه هستهای ایران را به ارث بردهایم که روبهجلو میتازد و یک برنامه هستهای ایران راداریم که در معرض نظام راستی آزمایی و نظارت قرار ندارد».
تردیدی در این نیست که آنچه این روزها در منطقه و جهان در حال وقوع است که نشانههای آن در فرار امریکاییها از منطقه و شکست فضاحتبار ائتلاف قدرتهای غربی و سعودیها و اماراتیها از مقاومت انصارالله در یمن و همچنین سردرگمی و استیصال گاوهای شیرده خلیجفارس و دیگر اتکاکنندگان به قدرتهای غربی در منطقه آشکارشده است، ناشی از این تحولی است که متأثر از ایستادگی مردم ایران در قبال سلطه گران غربی و دستاوردهای نیروهای مقاومت در منطقه ایجادشده است. مردمی که با ایستادگی در برابر گستردهترین تحریمهای ممکن و فشارهای اقتصادی صلابت و اقتدار خود را به نمایش گذاشته و تحریمکنندگان را وادار به اعتراف شکست کردند و در عرصه دفاعی نیز با کارآمدسازی سیستمهای دفاعی و بهرهگیری بجا و مناسب از آن در برابر متجاوزان که عین الاسد و اربیل نمونه روشن آن است، اراده خود را بر قدرتهای سلطه تحمیل و روند معادلات و تعاملات جهانی را تغییر دادند.
فارغ از پیامدهای گسترده بینالمللی و فراگیر این تحول برای دیگر ملل جهان که برشماری آن مجالی دیگر را میطلبد، نکته مهم ضرورت بهرهگیری از فرصتهای ایجادشده ناشی از آن در عرصه سیاستگذاری دستگاههای تصمیمساز و اجرایی کشور عزیزمان ایران است تا با اتکا به این ظرفیتها و توانمندیها، سیاستها و اقدامات را تنظیم کنند. بهعبارتدیگر محصول این توانمندیها و قابلیتهای نظام باید در عرصه مذاکرات هستهای و تعیین روندهای آینده و نوع تعاملات با دوستان و دشمنان در منطقه خود را نشان دهد و سطح مطالبات نیروهای خط مقدم ما در مذاکرات و دیپلماسی تغییر یابد چراکه این تحولات از یکسو نشانگر پایان هژمون غرب است که طی سالهای قبل در قالب ۱+۵ و ۳+۳ و... خود را بر ایران تحمیل کرده بود و از سوی دیگر تثبیت ایده و آرمان انقلاب اسلامی است که متأثر از آن باید بااراده و هوشمندی ایران به پایان تحریمهای ظالمانه غرب تبدیل و با ارتقای قدرت ملی دشمنان را از ماجراجویی بیشتر بازدارد.
نکته دیگر اینکه با اتکا و الگوگیری از مقاومت مردمی و قابلیت و ظرفیتهای دفاعی باید باهمت دولت سیزدهم که توانسته است بارقههای امید را در مردم نسبت به تغییر روندها ایجاد کند در عرصههای دیگر کشور نظیر عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحولی جدی ایجادشده و ابتکار عمل از دست دشمنان و معاندان در جریانسازیهای رسانهای و فضای روانی سلب کند. شعار سال و تأکید رهبر معظم انقلاب در عرصه دانشی و بینشی همانگونه که باید در عرصه اقتصادی رونق اقتصادی و افزایش اشتغال را در پی داشته باشد باید در حوزه فرهنگی و اجتماعی نیز منجر به ایجاد تحول شده و بستر و فضای مناسبی را برای تعاملات روشن فرهنگی و اجتماعی و تحکیم بنیانهای انقلاب اسلامی فراهم کند.
ارسال نظرات